پنجشنبه، هشتم بهمنماه سال ۱۳۹۴، موعد وصل دکتر سید پرویز مؤیدعهد به پیشگاه حضرت احدیت بود؛ و خاک مقدّس ایران عزیز، میعاد پیکر این هنرمند مخلص شد. این میعاد و موعد، مؤیدِ عهدی بود که با خدای خود بست، برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و مردم شریف و عزیز کشورش.
دکتر مؤیدعهد، اول اسفند سال ۱۳۰۸ در تهران متولد شد. از کودکی استعداد و مهارت خاصی در نقاشی و طراحی داشت. تحصیلات عالیه را در فرانسه و در رشتة معماری و شهرسازی گذراند. در سال ۱۳۳۶ با مدرک دکترا از دانشگاه سوربن پاریس به زادگاهش بازگشت و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران شد. همان زمانیکه در دانشگاههای مختلف تهران تدریس میکرد، در دنیای معماری شناختهشده و سرشناس بود. از دانشکدة سلطنتی انگلستان، به او نشان درجهاول معماری داده بودند. او صاحب مدال لورآی از دانشگاه بوزار فرانسه بود که در آن زمان، بزرگترین و مهمترین مدال معماری جهان بهشمار میرفت. در ایتالیا و فرانسه، صاحبان بزرگترین و کهنترین تمدن معماری جهان در عهد روم باستان، مدرسه و کلیسا و شهرکهایی هست که به طراحی این معمار چیرهدست ساخته شدهاند. اما او خود را متعلق به ایران میدانست و آرزو داشت در ایران اثری ماندگار و تاریخی از خود بهجای بگذارد. دورة سلطنت پهلوی، دورهای نبود که مؤیدعهد در آن شکوفا شود و طرحی ماندگار برای ایرانیان خلق کند. سراغ او آمدند؛ اما برای مرمت و تزیینات کاخ گلستان!
مهمترین اثر پیش از انقلاب او در ایران، طرح محوطة نمایشگاه بینالمللی تهران است که نقطة قوت اصلی این نمایشگاه محسوب میشود.
هنگامی که تبعیدگاه حضرت امام خمینی به فرانسه منتقل شد، دکتر مؤیدعهد در پاریس بود و خود را برای درک محضر این مرد الهی به نوفللوشاتو رساند؛ و شاید اثر ملاقات با آن روح خدا بود که توفیق طراحی یکی از بزرگترین مصلاهای جهان در امالقرای جهان اسلام نصیب او شد.
روایت تاریخ بنای مصلای بزرگ امام خمینی تهران در این مقال نمیگنجد؛ اما در عظمت و اهمیت این مجموعة عبادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همین بس که بهقدری بود که هیچیک از طراحان ایرانی و خارجی نتوانستند از پس آن برآیند و انگشت تمام معماران و طراحانی که دکتر مؤیدعهد را میشناختند، مسئولان امر را به او متوجه ساختند. او همان کسی بود که از عهدة این کار برمیآمد. وقتی قضیه با او مطرح شد، بدون معطلی و شرطوشروط پذیرفت و با تمام وجود در این کار پا نهاد. او به آرزوی دیرینهاش رسیده بود؛ برجایگذاشتن یک اثر ماندگار برای کشور عزیزش، آنهم در نظام مقدس جمهوری اسلامی. از همان ابتدا بهدرستی درک کرد که این یک اثر معمولی نیست؛ فهمید که این مصلا قرار است نماد و نشانة معماری انقلاب اسلامی ایران باشد.
در دورانی که انقلاب اسلامی در تکتک اجزا و بنیانهای ایران ساری و جاری میشد، نوبت به معماری رسیده بود و قرار بود انقلابی در معماری رخ دهد. همانگونه که با ظهور اسلام، هنرمندان ایرانی بودند که سبک معماری اسلامی را به اوج ظهور رساندند و معنویت و عبودیت را وارد طراحی کردند، با ظهور انقلاب اسلامی، معماری انقلابی که قرار بود خطوط اصلی و معارف انقلاب را وارد طراحی کند، مطرح شد. مصلای تهران، تجلیگاه معماری انقلابی بود؛ اصلیترین محل حضور دینی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مردم انقلابی ایران.
مؤیدعهد، طرح اولیه خود را در سال ۱۳۶۵ ارائه داد که مورد تأیید واقع شد و تا سال ۱۳۷۲ بی هیچ چشمداشتی، ۷ سال عمرش را برای تکمیل جزئیات طرح مصروف داشت. در حقیقت یک شهر دینی ـ فرهنگی طراحی کرده بود؛ با تمام اجزا و خصوصیاتش. نتیجة زحمات او، طرحی بود که تقریباً تمام خطوط ناظم معماری اسلامی و ایرانی در آن رعایت شده بود؛ باشکوه، زیبا و بدیع و آنچه نظام از این اثر توقع داشت را برآورده کرد. دکتر سید پرویز مؤیدعهد که ازدواج نکرده بود و فرزندی نداشت، حالا خدای منان، فرزندی صالح و شایسته به او عطا کرده بود. او مصلا را چون فرزند دوست داشت و چشم به بلوغ و بزرگشدنش دوخته بود. در سال ۱۳۸۰ و در اولین دوره، به او نشان چهرة ماندگار دادند؛ اما تمام توجه و تمرکزش روی مصلا بود و ماندگاریاش را در بلوغ آن میدید. او نشان چهرة ماندگار خود را وقتی دریافت کرد که لبخند رضایت را بر لبان مقام معظم رهبری دید. وی ارادت خاصی به معظم له داشت و خود را مدیون مرحمتها و حمایتهای ایشان میدانست.
وی که کارهای جهانی فراوانی داشت و مرتب به نقاط مختلف مسافرت داشت، هیچگاه توجه به مصلی را از اولویت خارج نساخت. این اواخر که جسمش یاری نمیکرد و رفتوآمد خیلی سخت شده بود، مقید بود هر کاری که از دستش برمیآید، انجام دهد. آخرین سفر و حضورش در مصلی در پاییز سال ۱۳۹۴ انجام شد و برای بخشی از مسائل مصلا که احتیاج به بازطراحی، تبیین و توضیح داشت، مسئولین اجرایی به او مراجعه میکردند.
آری؛ مصلای بزرگ امام خمینی گواهی خواهد داد که دکتر سید پرویز مؤیدعهد، این بنای شاهکار و بیبدیل انقلاب را طراحی کرد، عمر خود را پای به ثمر رساندن آن گذاشت و تا آخرین لحظات حیات، پیگیر و دغدغهمند تکامل آن بود و در همین مکان معنوی نیز جان به جانآفرین تسلیم نمود.
روحش شاد و خدای متعال با اجداد طاهرینش محشور فرماید؛ انشاءالله.